دانشمندان روزگاران گذشته و خردمندان ملتهای پیشین، پیوسته سرگرم نگارش و تالیف بودهاند. آنان به اندازهی توان و دانش خود، برای آیندگان، در انواع دانش و حکمت و فلسفه، آثاری پدید آوردهاند بدان امید که در سرای دیگر، پاداشی یابند و در این جهان از آنان نام نیک برجای بماند؛ نام نیکی که همهی ثروتها و پیرایههای مادی که با رنج بسیار به دست میآیند، در برابرش ناچیزند و شوق رسیدن به نام نیک است که رنج کشف رازها و زحمت حل مشکلات علمی را بر دانشمند، آسان مینماید.
دانشمند سه گونه است:
دستهی نخست، کسانی هستند که برای نخستین بار، دانشی ناشناخته را میشناسند و مردمان دیگر را نیز با آن دانش، آشنا مینمایند و آيندگان را ميراثخوار علم خویش میسازند.
دستهی دوم کسانی هستند که آثار برجای ماندهی پیشینیان را شرح و تفسیر میکنند و مطالب مبهم و پیچیدهی کتابها را روشن میسازند؛ آنان برای بیان مطلب، راه سادهتری نشان میدهند و نتیجهگیری را آسان میکنند.
دستهی سوم کسانی هستند که نادرستیها و آشفتگیهای آثار پیشینیان را درمییابند. پس این نادرستیها را برطرف میکنند و آشفتگیها را سامان میبخشند. آنان با خوشبینی به کار پدیدآورندگان آثار مینگرند و بر آنان خرده نمیگیرند و از این که متوجه خطا و اشتباه دیگران شدهاند، به خویشتن نمیبالند.
منبع: مقدمهی کتاب «جبر و مقابله» از محمد بن موسی خوارزمی، ترجمه از حسین خدیو جم











